ما هم مانند شما بر این باوریم که ممکن است که فردی توبه کرده و دیگر گناهان گذشته ی خویش را تکرار نکند اما مگر سیمای جمهوری اسلامی ایران در محضر ملتی این چنین نجیب جولانگاه چنین اعمالی است ؟ ۳۴ سال پیش چه خونهای گرانبهایی بر زمین ریخت که حیا و نجابت زن و مرد ایرانی دستخوش دگردیسی نگردد و جوان ایرانی مسخ رسانه هایی که سبک زندگی غربی اروپایی را تبلیغ می کنند نشود و حال دررسانه ی ملی به پشتوانه ی بیت المال پروژه ی حیا زدایی کلید خورده و گویا بزرگواران هم از فرط خستگی سفرهای خارجی فرصت تذکر و رسیدگی به این پروژه را ندارند! و البته این انتقاد به مجموعه ی حراست صدا و سیما هم وارد است که چرا اینچنین منفعل و در هاله ای از ابهامات فراوان با پدیده های رسانه ی ملی برخورد می کند و چرااین جریان را پایانی نیست؟وی می نویسد: می گوییم چرا از هنرپیشه هایی که پشت صحنه ی زندگی شان قابل دفاع نیست استفاده می شود می گویید اگراز اینها استفاده نشود از چه کسانی استفاده کنیم ؟می گویید این ها هنر پیشه هستند… ولی آقای مدیر! مجری که هنر پیشه نیست یک شخصیت حقیقی است .حال که بعد از انتقادهای فراوان که حتی مراجع عظام را نیز به اعلام موضع واداشت این خانم مجری به مرخصی رفتند چرا به جای تربیت و انتخاب یک نیروی متعهد دوباره به سراغ خانمی که ایشون باشند رفته اید؟آن هم چه خانمی ؟! مجموعه ای که سراسر عشوه و شیرین زبانی خانم مجری بود که با شلوار لی و چادر براق در حالیکه دست خود را به نشانه ی راحتی روی دسته ی مبل قرار داده بودند قصد آن را داشتند که بگویند رسانه ی ملی خانه ی خاله است و مخاطب عزیز که چشمانت از تعجب بر این هنجار شکنی گرد شده دست به گیرنده نزن نگران نباش اینجا ایران است! و هیچگاه فراموش نمی کنیم که یکی از قسمتهای این برنامه به تمامی تعریف و تمجید از سرکار به اصطلاح هنرمند الهام حمیدی بود که با آن آرایش تند ناخن های کاشت شده نمی دانم چگونه با آن کفشهای پاشنه ۱۵ سانتیمتری خودشان را به استودیو رسانده بودند! نکته ای هم که بسیار از آن غفلت شد انگشتر خانم مجری بود که در طول برنامه های مختلف به صورت ناگهانی از انگشت انگشتری دست راست به دست چپ و از دست چپ به دست راست منتقل می شد و بلاخره مخاطب متوجه نشد که این خانم متاهل شده اند؟یا متاهل شده اند سپس مجرد شده اند؟یا از همان اول هم مجرد بوده اند و دستور آمده که انگشتر به دست چپ داشته باشند؟ و یا…و نکته ی قابل توجه ،شما هم همچون ما می دانید که ناخن کاشته شده خانم هنر پیشه نماز ندارد و نمی دانیم این همه زحمت و هزینه برای نهادینه کردن چه بخشی از سبک زندگی اسلامی براساس منطق اسلامی در جامعه ی ایران است؟!
وی نوشت: وحال آنکه سراغ داریم مجری ارزشی و متعهدی را که اتفاقا به به خاطر کیفیت اجرا و سطح اطلاعات خوب از جانب مخاطب بسیار استقبال شد و برنامه مخاطبان زیادی را هم جذب کرد ولی با اندک انتقاد مجری به مجموعه ی سیما به راحتی ممنوع التصویر شد و دیگر آن برنامه هم برنامه نشدو هیچ تلاشی هم از سوی مدیران برای باز گشت این مجری صورت نگرفت ودیروز هم همچون امروز و فردا بر باد رفت. و استدعا می کنم مدیر محترم نگویید که در این شرایط که ماهواره و رسانه های مهاجم بر ما می تازند چرا شما از از رسانه ی ملی انتقاد می کنید و مردم را نسبت به رسانه ی ملی بد بین می کنید که در پاسخ خواهیم گفت ” این پروژه ی آبرو بری از اسلام که در برخی برنامه های برخی شبکه ها آن هم توسط برخی مدیران کلید خورده اظهر من الشمس است و جای هیچگونه دفاعی ندارد و جالب آنکه مخاطب هم کاملا آگاه است بهتر است به گزارشهای روابط عمومی صدا و سیما سری بزنید تا از حجم بسیار بالای انتقادها مطلع شوید.صامتی در پایان می نویسد: حال این سوالات به قوت خویش باقی است که تا چه زمانی باید شاهد این لجام گسیختگی و هنجار شکنی در برنامه های سیما توسط مجریان باشیم ؟ تا چه زمانی این رفتارهای چند گانه که هم هویت اجتماعی را مخدوش می سازد وهم سطح اعتماد عمومی را به رسانه ی دولتی کاهش می دهد ادامه خواهد داشت؟ اساسا اگر چنین افرادی که همسو با فمینیسم اسلامی و اسلام آمریکایی عمل و رفتار می کنند و چنین برنامه هایی که در آن سردمداران فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی تبلیغ می شوند در رسانه ی ملی نباشند چه کسانی متضرر خواهند شد؟چه جریان فکری و جناحی از حضور چنین افرادی در رسانه ی جمهوری اسلامی ایران حمایت می کنند؟وخلاصه اینکه چه کسانی پاسخگوی ضررو زیان وارد شده از سوی رسانه ی ملی بر بیت المال ُفرهنگ و ارزشهای جامعه ی ایرانی هستند؟! و در نهایت اینکه اگر شما خانم مجری ! قرار است الگوی دختران و زنان ایرانی در تبیین نگاه متعالی اسلام به جایگاه زن در جامعه و خانواده باشید خانمی که شما باشی میخوام که نباشی…
انتهای خبر/
خبرنامه دانشجویان ایران
نظرات شما عزیزان:
|